آجرک الله یا صاحب الزمان

در گذشت آیة الله بهجت را به صاحت آقا امام زمان و مقام معظم رهبری تسلیت عرض می نمایم.


+ نوشته شده در  ساعت ;  توسط www.gharebaneh.com;  | نظرات دیگران: نظر

نمایش تصویر در وضیعت عادی


اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ الاَْمانَ یَوْمَ لا یَنْفَعُ مالٌ وَلابَنُونَاِلاّمَنْ اَتَی اللَّهَ


خدایا از تو امان خواهم در آن روزی که سود ندهد کسی را نه مال و نه فرزندان مگر آن کس که


بِقَلْبٍ سَلیمٍ وَاَسْئَلُکَ الاَْمانَ یَوْمَ یَعَضُّ الظّالِمُ عَلی یَدَیْهِ یَقُولُ یا


دلی پاک به نزد خدا آورد و از تو امان خواهم در آن روزی که بگزد شخص ستمکار هر دو دست خود را و گوید ای


لَیْتِنیِ اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبیلاً وَاَسْئَلُکَ الاَْمانَ یَوْمَ یُعْرَفُ


کاش گرفته بودم با پیامبر راهی و از تو امان خواهم در روزی که شناخته شوند


الْمُجْرِمُونَ بِسیماهُمْ فَیُؤْخَذُ بِالنَّواصی وَالاَْقْدامِ وَاَسْئَلُکَ الاَْمانَ


جنایتکاران به سیما و رخساره شان و بگیرندشان به پیشانیها و قدمها و از تو امان خواهم


یَوْمَ لا یَجْزی والِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَلا مَوْلُودٌ هُوَ جازٍ عَنْ والِدِهِ شَیْئاً اِنَّ


در آن روزی که کیفر نبیند پدری بجای فرزندش و نه فرزندی کیفر شود بجای پدرش براستی


وَعْدَ اللَّهِ حَقُّ وَاَسْئَلُکَ الاَْمانَ یَوْمَ لا یَنْفَعُ الظّالِمینَ مَعْذِرَتُهُمْ وَلَهُمُ


وعده خدا حق است و از تو امان خواهم در آن روزی که سود ندهد ستمکاران را عذرخواهیشان و بر ایشان است


اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوَّءُ الدّارِ وَاَسْئَلُکَ الاَْمانَ یَوْمَ لا تَمْلِکُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ


لعنت و ایشان را است بدی آن سرای و از تو امان خواهم در روزی که مالک نیست کسی برای کسی دیگر


شَیْئاً وَالاَْمْرُ یَوْمَئِذٍ لِلَّهِ وَاَسْئَلُکَ الاَْمانَ یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ اَخیهِ وَاُمِّهِ


چیزی را و کار در آن روز بدست خدا است و از تو خواهم امان در آن روزی که بگریزد انسان از برادر و مادر


وَاَبیهِ وَصاحِبَتِهِ وَبَنیهِ لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَاءْنٌ یُغْنیهِ


و پدر و همسر و فرزندانش برای هرکس از ایشان در آن روز کاری است که (فقط) بدان پردازد


وَاَسْئَلُکَ الاَْمانَ یَوْمَ یَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ یَفْتَدی مِنْ عَذابِ یَوْمَئِذٍ بِبَنیهِ


و از تو خواهم امان در آن روزی که شخص جنایتکار دوست دارد که فدا دهد از عذاب آن روز پسرانش


وَصاحِبَتِهِ وَاَخیهِ وَفَصیلَتِهِ الَّتی تُؤْویهِ وَمَنْ فِی الاَْرْضِ جَمیعاً ثُمَّ


و همسرش و برادرش و خویشاوندانش که او را در پناه گیرند و هر که در زمین هست یکسره که بلکه


یُنْجیهِ کَلاّ اِنَّها لَظی نَزّاعَةً لِلشَّوی مَوْلایَ یا مَوْلایَ اَنْتَ الْمَوْلی


او را نجات دهد، هرگز که جهنم آتشی است سوزان که پوست از سر بکند مولای من ... تویی سرور


وَاَ نَا الْعَبْدُ وَهَلْ یَرْحَمُ الْعَبْدَ اِلا الْمَوْلی مَوْلایَ یا مَوْلایَ اَنْتَ


و منم بنده و آیا رحم کند بر بنده جز سرور او مولای من ای مولای من تویی


الْمالِکُ وَاَ نَا الْمَمْلُوکُ وَهَلْ یَرْحَمُ الْمَمْلُوکَ اِلا الْمالِکُ مَوْلایَ یا


مالک و منم مملوک و آیا رحم کند بر مملوک جز مالک مولای من ای


مَوْلایَ اَنْتَ الْعَزیزُ وَاَ نَا الذَّلیلُ وَهَلْ یَرْحَمُ الذَّلیلَ اِلا الْعَزیزُ


مولایم تویی عزتمند و منم خوار و ذلیل و آیا رحم کند بر شخص خوار جز عزیز


مَوْلایَ یا مَوْلایَ اَنْتَ الْخالِقُ وَاَ نَا الْمَخْلُوقُ وَهَلْ یَرْحَمُ الْمَخْلُوقَ


مولای من ای مولای من تویی آفریدگار و منم آفریده و آیا رحم کند بر آفریده


اِلا الْخالِقُ مَوْلایَ یا مَوْلایَ اَنْتَ الْعَظیمُ وَاَ نَا الْحَقیرُ وَهَلْ یَرْحَمُ


جز آفریدگار مولای من ای مولای من تویی بزرگ و منم ناچیز و آیا رحم کند بر


الْحَقیرَ اِلا الْعَظیمُ مَوْلایَ یا مَوْلایَ اَنْتَ الْقَوِیُّ وَاَ نَا الضَّعیفُ وَهَلْ


ناچیز جز بزرگ مولای من ای مولای من تویی نیرومند و منم ناتوان و آیا


یَرْحَمُ الضَّعیفَ اِلا الْقَوِیُّ مَوْلایَ یا مَوْلایَ اَنْتَ الْغَنِیُّ وَاَ نَا الْفَقیرُ


رحم کند بر ناتوان جز نیرومند مولای من ای مولای من تویی بی نیاز و منم نیازمند


وَهَلْ یَرْحَمُ الْفَقیرَ اِلا الْغَنِیُّ مَوْلایَ یا مَوْلایَ اَنْتَ الْمُعْطی وَاَنَا


و آیا رحم کند بر نیازمند جز بی نیاز مولای من ای مولای من تویی عطابخش و منم


السّاَّئِلُ وَهَلْ یَرْحَمُ السّاَّئِلَ اِلا الْمُعْطی مَوْلایَ یا مَوْلایَ اَنْتَ


سائل و آیا رحم کند بر سائل جز عطاکننده مولای من ای مولای من تویی


الْحَیُّ وَاَ نَا الْمَیِّتُ وَهَلْ یَرْحَمُ الْمَیِّتَ اِلا الْحَیُّ مَوْلایَ یا مَوْلایَ


زنده و منم مرده و آیا رحم کند مرده را جز زنده مولای من ای مولای من


اَنْتَ الْباقی وَاَ نَا الْفانی وَ هَلْ یَرْحَمُ الْفانیَ اِلا الْباقی مَوْلایَ یا


تویی باقی و منم فانی و آیا رحم کند بر فانی جز خدای باقی مولای من ای


مَوْلایَ اَنْتَ الدّاَّئِمُ وَاَ نَا الزّاَّئِلُ وَهَلْ یَرْحَمُ الزّآئِلَ اِلا الدَّّائِمُ مَوْلا یَ


مولای من تویی همیشگی و منم زوال پذیر و آیا رحم کند بر زوال پذیر جز خدای همیشگی مولای من


یا مَوْلایَ اَنْتَ الرّازِقُ وَاَ نَا الْمَرْزُوقُ وَهَلْ یَرْحَمُ الْمَرْزُوقَ اِلا


ای مولای من تویی روزی ده و منم روزی خور و آیا رحم کند روزی خور را جز


الرّازِقُ مَوْلایَ یا مَوْلایَ اَنْتَالْجَوادُ وَاَ نَاالْبَخیلُ وَهَلْ یَرْحَمُ


روزی ده مولای من ای مولای من تویی سخاوتمند و منم بخیل و آیا رحم کند


الْبَخیلَ اِلا الْجَوادُ مَوْلایَ یامَوْلایَ اَنْتَ الْمُعافی وَاَ نَا الْمُبْتَلی وَهَلْ


بر بخیل جز سخاوتمند مولای من ای مولای من تویی عافیت بخش و منم گرفتار و آیا


یَرْحَمُ الْمُبْتَلی اِلا الْمُعافی مَوْلایَ یا مَوْلایَ اَنْتَ الْکَبیرُ وَاَ نَا


رحم کند بر شخص گرفتار جز عافیت بخش مولای من ای مولای من تویی بزرگ و منم


الصَّغیرُ وَهَلْ یَرْحَمُ الصَّغیرَ اِلا الْکَبیرُ مَوْلایَ یا مَوْلایَ اَنْتَ


کوچک و آیا رحم کند بر کوچک جز بزرگ مولای من ای مولای من تویی


الْهادی وَاَ نَا الضّاَّلُّ وَهَلْ یَرْحَمُ الضّاَّلَّ اِلا الْهادی مَوْلایَ یامَوْلایَ


راهنما و منم گمراه و آیا رحم کند بر گمراه جز راهنما مولای من ای مولای من


اَنْتَ الرَّحْمنُ وَاَ نَا الْمَرْحُومُ وَهَلْ یَرْحَمُ الْمَرْحُومَ اِلا الرَّحْمنُ


تویی بخشاینده و منم بخشش پذیر و آیا رحم کند بخشش پذیر را جز بخشاینده


مَوْلایَ یامَوْلایَ اَنْتَ السُّلْطانُ وَاَ نَا الْمُمْتَحَنُ وَهَلْ یَرْحَمُ الْمُمْتَحَنَ


مولای من ای مولای من تویی سلطان و منم گرفتار آزمایش و آیا رحم کند به بنده گرفتار آزمایش


اِلا السُّلْطانُ مَوْلایَ یا مَوْلایَ اَنْتَ الدَّلیلُ وَاَ نَا الْمُتَحَیِّرُ وَهَلْ یَرْحَمُ


جز سلطان مولای من ای مولای من تویی دلیل و راهنما و منم متحیر و سرگردان و آیا رحم کند


الْمُتَحَیِّرَ اِلا الدَّلیلُ مَوْلایَ یا مَوْلایَ اَنْتَ الْغَفُورُ وَاَ نَا الْمُذْنِبُ وَهَلْ


سرگردان را جز راهنما مولای من ای مولای من تویی آمرزنده و منم گنهکار و آیا


یَرْحَمُ الْمُذْنِبَ اِلا الْغَفُورُ مَوْلایَ یا مَوْلایَ اَنْتَ الْغالِبُ وَاَ نَا


رحم کند گنهکار را جز آمرزنده مولای من ای مولای من تویی غالب و منم


الْمَغْلُوبُ وَهَلْ یَرْحَمُ الْمَغْلُوبَ اِلا الْغالِبُ مَوْلایَ یا مَوْلایَ اَنْتَ


مغلوب و آیا رحم کند بر مغلوب جز غالب مولای من ای مولای من تویی


الرَّبُّ وَاَ نَا الْمَرْبُوبُ وَهَلْ یَرْحَمُ الْمَرْبُوبَ اِلا الرَّبُّ مَوْلایَ یا


پروردگار و منم پروریده و آیا رحم کند پروریده را جز پروردگار مولای من


مَوْلایَ اَنْتَ الْمُتَکَبِّرُ وَاَ نَا الْخاشِعُ وَهَلْ یَرْحَمُ الْخاشِعَ اِلا الْمُتَکَبِّرُ


ای مولای من تویی خدای با کبریا و بزرگمنش و منم بنده فروتن و آیا رحم کند بر فروتن جز خدای بزرگمنش


مَوْلایَ یا مَوْلایَ اِرْحَمْنی بِرَحْمَتِکَ وَارْضَ عَنّی بِجُودِکَ وَکَرَمِکَ


مولای من ای مولای من به من رحم کن به رحمت خود و خوشنود شو از من به جود و کرم


وَفَضْلِکَ یا ذَاالْجُودِ وَالاِْحْسانِ وَالطَّوْلِ وَالاِْمْتِنانِ بِرَحْمَتِکَ یا


و فضل خود ای صاحب جود و احسان و نعمت و امتنان به رحمتت ای


اَرْحَمَ الرّاحِمینَ 


مهربانترین مهربانان


نمایش تصویر در وضیعت عادی

نگارنده متن فوق: مدیریت سایت همکلاس


+ نوشته شده در  ساعت ;  توسط www.gharebaneh.com;  | نظرات دیگران: نظر

نام: على.
کنیه: ابوالحسن (چون کنیه امام موسى کاظم (ع) نیز ابوالحسن است، به امام رضا(ع) ابوالحسن ثانى نیز گفته مى‏شود).
القاب: رضا، صابر، رضى، وفى، فاضل و صدیق.
از میان لقب‏هاى فوق، «رضا» شهرت بیشترى دارد. علت این که آن حضرت را «رضا» نامیده‏اند، این است که پسندیده خدا در آسمان و مورد خشنودى رسول خدا(ص) و ائمه اطهار (ع) در زمین بوده و دوستان و دشمنان به اتفاق از وى خشنود و راضى بودند.
منصب: معصوم دهم و امام هشتم شیعیان.
همچنین به مدت سه سال ولیعهد مأمون عباسى بود.
تاریخ تولد: یازدهم ذیقعده سال 148 هجرى.
برخى مورخان تاریخ تولد آن حضرت را سال 151 هجرى و برخى دیگر سال 153 هجرى، پنج سال پس از وفات امام جعفر صادق(ع) دانسته‏اند.
محل تولد: مدینه مشرفه، در سرزمین حجاز (عربستان سعودى کنونى).
نسب پدرى: ابوالحسن، موسى بن جعفر بن محمد بن على بن حسین بن على‏بن ابى‏طالب(ع).
نام مادر: نجمه. نام‏هاى دیگرى نیز براى او نقل شده است؛ مانند: تکتم، اروى، سکن، ام البنین، شقرا، خیزران، سمانه، صقر و طاهره.
این بانوى فاضله که با تربیت حمیده -مادر امام موسى کاظم(ع)- به کمالات انسانى و اخلاق اسلامى دست یافته بود، بهترین زنان عصر خویش در تعقل، دیندارى و حیا بود.
مدت امامت: از زمان شهادت پدرش، امام موسى کاظم (ع)، در رجب سال 183، تا سال 203 هجرى، به مدت بیست سال. آن حضرت در سن 35 سالگى به امامت رسید.
تاریخ و سبب شهادت: آخر ماه صفر سال 203 هجرى به وسیله زهرى که مأمون عباسى در خراسان به آن‏حضرت خورانید. حضرت رضا (ع) در هنگام شهادتش، 55 ساله بود. برخى سال شهادت آن حضرت رإ؛ ح‏ح سال 205 و برخى 201 هجرى دانسته‏اند.
محل دفن: مشهد مقدس (در استان خراسان، در کشور ایران).
همسران: 1. سبیکه یا خیزران، مادر امام محمد تقى (ع). 2. ام حبیبه (دختر مأمون). و چند ام ولد.
فرزندان: 1. امام محمد تقى (ع) که پس از شهادت پدرش، در سن هفت سالگى به امامت رسید.
علماى شیعه ایشان را تنها فرزند امام رضا (ع) دانسته‏ اند؛ اما در برخى منابع، فرزندان دیگرى نیز براى آن حضرت ذکر شده است که عبارتند از: 2. ابو محمد حسن. 3. جعفر. 4. ابراهیم. 5. حسن. 6. عایشه. 7. فاطمه.
پس از نبرد میان امین و مأمون، فرزندان هارون الرشید، براى به دست آوردن منصب خلافت و پیروزى نهایىِ مأمون بر امین، در سال 201 هجرى امام رضا (ع) به اجبار و اکراه مأمون به ولایت‏عهدى وى برگزیده شد. مأمون با این که در ظاهر براى امام رضا (ع) احترام ویژه‏اى قائل بود و ایشان را بر همگان، از جمله علویان و عباسیان، مقدم مى‏داشت، اما در ضمیر خود، به مقام علمى و اجتماعى آن حضرت حسد مى‏برد و کینه ایشان را در دل داشت. سرانجام نیز با توطئه‏اى پنهان، آن حضرت را به شهادت رساند.
رویدادهاى مهم
1. زندانى و مسموم شدن امام‏کاظم(ع)، پدر امام‏رضا(ع)، به‏دستور هارون‏الرشید.
2. جنگ خونین میان مأمون و امین، فرزندان هارون الرشید، و نذر مأمون مبنى بر واگذارىِ أمر خلافت به افضل آل ابى‏طالب (ع) در صورت پیروزى بر امین.
3. پیروزىِ مأمون بر امین و گسترش سیطره مأمون بر آفاق اسلامى و قصد ظاهرى او بر وفاى به نذر.
4. درخواست مأمون از امام رضا(ع) براى رفتن از مدینه به خراسان، درسال 200 هجرى.
5. حرکت امام رضا (ع) از مدینه و گذشتن از شهرهاى بصره، بغداد، قم و نیشابور و رسیدن به مرو (مقر حکومت مأمون).
6. استقبال بى‏نظیر مسلمانان شهرهاى بین راه (مانند قم و نیشابور) از امام‏رضا(ع) و ظهور کرامات و معجزات فراوان از آن حضرت.
7. استقبال مأمون از امام رضا (ع) و مراعات احترام آن حضرت و مقدم داشتن ایشان بر علویان و عباسیان.
8. وادار کردن امام رضا (ع)، توسط مأمون براى پذیرش ولایت‏عهدى.
9. پذیرفتن امام رضا (ع)، ولایت‏عهدىِ مأمون را مشروط بر عدم دخالت در امور کشوردارى، در سال 201 هجرى.
10. ضرب سکه به‏نام امام‏رضا(ع) و خواندن خطبه به‏نام آن‏حضرت، در منابر و محافل، و بزرگ آوازه نمودن مقام ایشان در شهرهاى مختلف اسلامى به‏دستور مأمون.
11. تزویج ام حبیبه، دختر مأمون به امام رضا (ع) و نامزدىِ ام الفضل براى امام‏محمد تقى (ع)، توسط مأمون عباسى.
12. دستور مأمون به مردم مبنى بر کنار گذاشتن بدعت عباسیان در پوشیدن لباس سیاه و تغییر آن به جامه سبز.
13. تشکیل جلسه‏هاى مناظره امام رضا (ع) با رؤساى مذاهب وادیان (مسیحیت، یهودیت، صابئین، زرتشتى و...) درباره مسائل کلامى، به دستور مأمون.
14. انتقال مقر خلافت و تشکیلات حکومتىِ مأمون از مرو به بغداد به خواست امام رضا (ع).
15. خروج امام رضا (ع) به همراه مأمون، فضل بن سهل و تمامىِ دست اندر کاران حکومتى از مرو.
16. سوءقصد به فضل بن سهل و کشته شدن او در حمام سرخس، به توطئه مأمون، در سال 203 هجرى.
17. نصیحت امام رضا (ع) به مأمون در مراعات شؤونات دینى و مردمى.
18. حسد وکینه تدریجىِ مأمون به امام رضا (ع) و پنهان نگه داشتن آن.
19. مسمومیت و شهادت امام رضا (ع) به دستور پنهانىِ مأمون، در روز آخر صفر سال 203 هجرى.
20. سوگوارى و غمگین شدن ظاهرىِ مأمون در شهادت امام رضا (ع) و به خاک‏سپارى آن حضرت در کنار قبر هارون الرشید، در قریه سناباد، از دهستان نوقان (مشهد کنونى).


+ نوشته شده در  ساعت ;  توسط www.gharebaneh.com;  | نظرات دیگران: نظر

السلام علیکم یا فاطمه معصومه به ارض قم و رحمه الله و برکاته

سالگرد رحلت جانسوز حضرت فاطمه معصومه را به پیشگاه آقا امام زمان تسلیت عرض می نماییم.

 زیارتنامه ویژه

یکی از شواهد عظمت استثنایى حضرت فاطمه  معصومه ( سلام الله علیها ) زیارتنامه‎اى است که به خصوص، امام  رضا (علیه السّلام )در شأن او صادر فرمودنده است. زیرا بعد از فاطمه زهرا ( سلام الله علیها )تنها زیارتى که از امام معصوم براى یک زن نقل شده، زیارت حضرت فاطمه  معصومه  ( سلام الله علیها )است و هیچ یک از بانوان خاندان عصمت و طهارت زیارت مخصوص از امام ندارد.

 

کرامات و عنایات حضرت  فاطمه معصومه ( سلام الله علیها )

از آنجا که حضرت فاطمه  معصومه  ( سلام الله علیها )از خاندانى است که در زیارت جامعه خطاب به ایشان آمده است (عادتکم الاحسان و سجیتکم الکرم) [1] کرامات و عنایات آستان مقدسش بسیار فراوان و شامل حال خاص و عام بوده است: از بزرگانى همچون ملاصدرا و آیت الله بروجردى گرفته تا آن مسلمان عاشقى که از دور افتاده ترین کشور اسلامى به عشق زیارت و به امید عنایت به حریم قدس او راه یافته, همگى را مورد لطف و عنایت کریمانه خود قرار داده است; ولى با کمال تاسف این کرامات تا کنون ثبت و ضبط نشده است, ما هم نمونه هایى برگزیده از کرامات آن حضرت را در اینجا میآوریم; به امید آن که مجموع کرامات آن حضرت در کتاب مستقل گردآورى شود.

واژه ى زیارت

واژه ی معروف و محبوب «زیارت» با توجه به مشتقات آن در معانى مختلفى به کار رفته است از آن جمله:‌دیدار، تمایل، آهنگ سفر،[?] و... . همة این معانى به زائران مشاهد مشرفه و راهیان اماکن متبرکه کمال انطباق را دارد زیرا زائران نخست اشتیاق دیدار در دل احساس می‎کنند و بعد تمایل شدید در درون خود می‎یابند و نهایتاً آهنگ سفر می‎کنند و در آخر آرامگاه شخصیت مورد زیارت را دیدار می‎نمایند که معنى اصلى زیارت و مقصود از آن در روایات همین معنى آخر است.

جایگاه زیارت در سنت

زیارت قبر بزرگان و شخصیت‎هاى مذهبى میان همه اقوام و پیروان همة ادیان و مذاهب در طول قرون و اعصار رایج بوده است.

رسول اکرم ـ صلّى الله علیه و آله ـ قبر مادرش آمنه را در «ابواء» زیارت کرد، سیل اشک از دیدگاه مبارکش فرو ریخت و خطاب به حاضران فرمودند: «به زیارت قبرها بروید، که زیارت قبور، شما را به یاد مرگ می‎اندازد».[?]

در کتب اهل سنت احادیث فراوانى در مورد لزوم زیارت قبر رسول اکرم ـ صلّى الله علیه و آله ـ و دیگر مشاهد مشرفه در بقیع واحد آمده است که بالغ بر یکصد حدیث علامه امینی در «الغدیر» از منابع مورد اعتماد روایت کرده است.[?]در منابع حدیثى شیعه نیز اخبار و احادیث فراوانى در استحباب زیارت قبور اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ وارد شده است.

فضیلت زیارت حضرت فاطمه  معصومه  ( سلام الله علیها )

از نکات شایان دقت در مورد کریمه اهل بیت حضرت فاطمه  معصومه  ( سلام الله علیها )این است که بعد از زیارت چهارده معصوم براى هیچ یک از انبیاء و اولیا، در حد زیارت حضرت فاطمه  معصومه  ( سلام الله علیها )تحریض و ترغیب و تشویق نشده است. در روایات معتبر از سه معصوم ـ علیهم السّلام ـ براى زیارت آن حضرت ترغیب و تشویق رسیده است. جالب‎تر این که برخى از این روایات پیش از ولادت آن حضرت وارد شده است.

پاداش زیارت حضرت فاطمه  معصومه  ( سلام الله علیها )از زبان سه معصوم، بهشت تعیین شده و به تعبیرات ارزشمندى چون: اهل بهشت است، بهشت از آن اوست، بهشت براى او ثابت است، براى زائران آن حضرت از معصومان ـ علیهم السّلام ـ رسیده است که به بعضى از آن‎ها اشاره می‎شود.

1. شیخ صدوق با سند صحیح از امام رضا (علیه السّلام )در فضیلت زیارت حضرت فاطمه  معصومه  ( سلام الله علیها )روایت می‎کند که فرمودند: «من زارها فَلَهُ الجنَّة» هر کس او را زیارت کند بهشت از آن اوست.[?]

2. ابن قولویه در کتاب بسیار ارزشمند «کامل الزیارات» که یکى از معتبرترین کتاب‎های قرن چهارم است، با سند معتبر از امام جواد (علیه السّلام )روایت کرده است که فرمودند: «من زارَ عَمّتى بِقُم فَلَهُ الجنَّة» هر کس عمه‎ام را در قم زیارت کند، بهشت از آن اوست.[?]

3. شیخ حسن قمى در کتاب ارزشمند «تاریخ قم» از امام صادق (علیه السّلام )نقل کرده که فرمودند: «اِنَّ زیارتَها تَعادِل الجنَّة» زیارت حضرت فاطمه  معصومه  ( سلام الله علیها )همسنگ بهشت است.[?]

آداب زیارت

زائرین اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ قبل از تشرف به زیارت شایسته است که نکاتى را در آداب زیارت توجه کنند.

1. در طول مسافرت از گناه و معصیت دورى کنند.

2. پس از ورود به اراضى مقدسه غسل کنند و هنگام تشرف با وضو باشند.

3. در آستانه بایستند و اذن دخول بخوانند و با خضوع و خشوع وارد شده و بعد از زیارت دو رکعت نماز بخوانند.

زیارت مأثور

یکی از ویژگی‎هاى حضرت فاطمه  معصومه  ( سلام الله علیها )، ورود زیاتنامه مأثور از معصوم (علیه السّلام )است، که بعد از حضرت فاطمه زهرا ( سلام الله علیها ) او تنها بانوى بزرگوارى است که زیارت مأثور دارد.

بانوان برجسته‎اى چون: آمنه بنت وهب، فاطمه بنت اسد، خدیجه بنت خویلد، فاطمه ام البنین، زینب کبری، حکیمه خاتون و نرجس خاتون که هیچ شک و تردیدى در مقام بلند و جایگاه رفیع آن‎ها نیست، هیچکدام زیارت مأثور ندارند، و این، نشانگر مقام بسیار والاى این بانوى بزرگوار اسلام در میان مخدرات اهلبیت عصمت و طهارت ـ علیهم السّلام ـ، می‎باشد.

سند زیارت حضرت فاطمه معصومه  ( سلام الله علیها )

زیارتنامه معروف حضرت فاطمه معصومه  ( سلام الله علیها ) را علامه مجلسى (ره) در دائرة المعارف بزرگ خود (بحار الانوار) این گونه نقل فرمودنده است:

در برخى از کتب زیارات دیدم که «على بن ابراهیم» از پدرش «ابراهیم بن هاشم» از سعد «بن سعد احوص» از حضرت على بن موسى الرضا (علیه السّلام )روایت کرده که فرمودند: «یا سعد عندکم لنا قبر» «اى سعد! در نزد شما از ما قبرى هست». سعد می‎گوید: عرض کردم: «فدایت گردم، آیا قبر فاطمه دختر موسى بن جعفر (علیه السّلام )را می‎فرمایید؟» فرمودند: «آری، هر کس او را زیارت کند در حالى که عارف به حق او باشد، بهشت از آن اوست. پس هر گاه به کنار قبر او آمدی، در نزدیک سر او بایست و 34 مرتبه الله اکبر و 33 مرتبه سبحان الله و 33 مرتبه الحمد الله بگو، سپس بگو: السلام على آدم صفوة الله، السلام على نوح نبى الله... .

علامه مجلسى علاوه بر بحار الانوار در کتاب ارزشمند «تحفه الزائر» نیز این حدیث شریف را از امام رضا (علیه السّلام )به همین تعبیر نقل کرده است.

اهمیت تحفه الزائر در این است که علامه مجلسى در مقدمه آن، ملتزم شده است که در این کتاب فقط زیارت‎هایى را نقل کند که با سند معتبر به دستش رسیده است. بعد از علامه مجلسی، پژوهش‎گر بزرگ، آیت الله حاج سید حیدر کاظمی، متوفاى 1265 هـ .ق در کتاب پر ارج «عمده الزائر» زیارتنامه حضرت فاطمه  معصومه  ( سلام الله علیها )را به شرح زیر آورده است: « در برخى کتب از کتب مزار اصحاب ما (امامیه) با سند نیکو از سعد، از على بن موسى الرضا (علیه السّلام )روایت شده که خطاب به سعد فرمودند:

«ای سعد! براى ما در نزد شما قبرى هست.» گفتم: «فدایت شوم، قبر فاطمه دختر موسى را می‎فرمایید؟» فرمودند: آری، هر که او را زیارت کند در حالیکه عارف به حق او باشد، بهشت از آن اوست.

پس هر گاه به کنار قبرایشان آمدی، در نزد سر مبارک  رو به قبله بایست و 34 مرتبه الله اکبر و 33 مرتبه سبحان الله و 33 مرتبه الحمد الله بگو، سپس بگو: السلام علی آدم صفوة الله... .

ترجمة زیارت نامه حضرت فاطمه معصومه  ( سلام الله علیها )

سلام می‎کنم به آدم: بنده ناب و برگزیده خدا، سلام می‎کنم به نوح، پیام آور خدا، سلام می‎کنم به ابراهیم: دوست خوب خدا، سلام می‎کنم به موسی:‌دمساز خدا، سلام می‎کنم به عیسی: روح الله، سلام می‎کنم به تو اى فرستاده خدا ای که بهترین آفریده خدایى بنده ناب و برگزیده خدا اى محمد، زاده عبدالله اى واپسین پیام‎آور! سلام می‎کنم به تو اى پیشواى مومنان اى علی، زاده ابو طالب اى عهده‎دار عهد امامت از سوى پیامبر خدا، سلام می‎کنم به تو اى فاطمه اى سالار زنان جهان اسلام، سلام می‎کنم به شما دو تن از فرزندزادگان پیام‎آور مهر اى مهتران جوانان بهشتی، سلام می‎کنم به تو اى علی، زاده حسین اى بزرگ پرستندگان اى خنکاى دیده بینایان، سلام می‎کنم به تو اى محمد، زاده علی اى شکافنده ژرفاى دانش از پس پیامبر، سلام می‎کنم به تو جعفر، زاده محمد ای راستى پیشه؛ اى نیک رفتار؛ اى درست کردار، سلام می‎کنم به تو اى موسی، زاده جعفر اى همه پاکی، اى پاک پاک، سلام می‎کنم به تو اى علی،‌زاده موسی اى خرسند، اى مایه خرسندى سلام می‎کنم به تو: اى محمد، زاده علی اى خویشتن دار سلام می‎کنم به تو: اى على زاده محمد اى از هر ناپاکى پیراسته، اى پندآموز، اى درست کردار، سلام می‎کنم به تو اى حسن ، زاده على و سلام می‎کنم به آن که از پى وى عهده‎دار عهد امامت است خدایا! تو نیز سلام کن بر او که روشنایى توست و چراغى که تو برافروخته‎اى و دوست، دوست تو و عهده‎دار عهد امامت از سوى آن که عهده‎دار عهد تو بود و رهنمون تو براى آفریدگان.

سلام می‎کنم به تو اى دختر فرستاده خدا اى دختر فاطمه و خدیجه ای دختر پیشواى مؤمنان اى دختر حسن و حسین اى دختر سرپرست الهى امت، اى خواهر سرپرست الهى امت، اى عمه سرپرست الهى امت اى دختر موسى بن جعفر و پیشکش تو باد مهر و افزون بخشى خداوند! سلام می‎کنم به تو، و امید می‎ورزم که خدا ما و شما را در بهشت به هم بازشناساند و ما را در میانه شما برانگیزاند و در آن آبگیر که از آن پیام‎آور شماست، ما را بار دهد و به آن جام که از آن هموست، ما را بنوشاند همان که جام گردانش على باشد، زاده ابوطالب و پیشکش همه شما باد هر چه سلام خداوند است. و از خدا می‎خواهم که شادمانى و گشایش را در شما به ما بنمایاند و ما و شما را با جدّ بزرگوارتان محمد ـ صلّى الله علیه و آله ـ ، یک جا گرد آورده و بهره آشنایى با شما را از ما بازنستاند و همانا خدا سرپرستى است توانا.

من به خدا نزدیکى می‎جویم با مهر ورزیدنم به شما و با کناره جستنم از دشمنان شما و با سرسپردنم به خداوند و به این شیوه بسى خرسندم بی‎آنکه ناباورى به خویش راه دهم و بزرگى بفروشم و به آنچه محمد ارمغان آورد، باور دارم و خشنودم.

بزرگ من،‌اى خدا! من، از این رهگذر، دیدار تو را می‎جویم و خرسندی‎ات را و سراى دیگر را.

ای فاطمه! در بهشت، شفیع من باش که نزد خدا براى شفاعت نمودن، جایگاهى ویژه داری.

خدایا! از تو می‎خواهم که زندگانی‎ام را به رستگارى پایان بخشى و این «حال خوش» را از من باز نستانى که جز با دست آویختن به خداى بلند پایه بزرگ هیچ نیرو و توانى نیست خدایا! ما را پاسخ فرما و نیاز ما بپذیر به بزرگوارى و سرافرازی‎ات و به مهر و بنده‎نوازی‎ات! و سلام خدا بر محمد و همه خاندان او باد، سلامى سراسر مهر و تهنیت، اى هرورزترین مهرورزان!



[?] . علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 102، ص 132.

[?] . لسان العرب، ج 6، ص 110؛ ابن اثیر، النهایه، چ بیروت، ج 2، ص 318؛ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین، چ تهران، 1365، ج 3، ص 319.

[?] . کشف الارتیاب، ص 480، به نقل از صحیح مسلم و سنن سنایی؛ ابن بته، تاریخ مدینه، چ قم، 1410 هـ .ق، ج1، ص 118.

[?] . علامه امینی، الغدیر، اسفارات، ج 5، ص 86 ـ 129.

[?] . شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 271؛ ثواب الاعمال، شیخ صدوق، چ بیروت، ص 98.

[?] . ابن قولویه، کامل الزیارات، چ نجف، 1356، ص 324.

[?] . عن بن محمد بن حسن قمی، تاریخ قم، ترجمه عبدالملک قمی، چ تهران، 1313، ص 215.

 

نگارنده متن فوق: مدیریت سایت همکلاس


+ نوشته شده در  ساعت ;  توسط www.gharebaneh.com;  | نظرات دیگران: نظر

آقا گمانم من شما را دوست...
حسی غریب و آشنا را دوست...

نه نه! چه می گویم فقط این که
من با شما این قصه ها را دوست
...

حس عجیب پیشتان بودن
نه! فکر بد نه! من خدا را دوست
...

این بار دیگر حرف خواهم زد
آقا گمانم من شما را دوست
دارم

به امید اینکه آخرین جمعه انتظار را سپری کنیم.... .

نگارنده متن فوق: مدیریت سایت همکلاس


+ نوشته شده در  ساعت ;  توسط www.gharebaneh.com;  | نظرات دیگران: نظر

معروف کرخی


در این پست به معرفی اولین قطب فرقه ضاله تصوف می پردازم. امیدوارم با آشنایی بیشتر با این قطب جعلی به بی مایه بودن این فرقه ضاله بیش از پیش پی ببرید.


اولین قطب این فرقه ضاله (معروف کرخی)


چکیده مقاله :


 این مقاله با نگاهی تازه به زندگی، آثار، احوال و افکار معروف کرخی می کوشد:1
. ابعاد مختلف زندگی فردی، اجتماعی، تربیتی، عبادی و عرفانی معروف را روشن سازد.
2. ارتباط معروف کرخی با امام رضا (ع) را به استناد منابع رد کند؛
3. تاثیر پذیری معروف را از صابئیان معلوم سازد؛
4. گفتار و اقوال و ادعیه معروف را بررسی و تحلیل نماید؛
5. نقش معروف را در تکوین تصوف اسلامی از زهد به تصوف روشن نماید؛
6. انعکاس داستان های وی را در ادب فارسی نشان دهد.این مقاله با اتکا به منابع معتبر درباره معروف نگاشته شده و ضمن بحثی کوتاه به نقد منابع درباره معروف می پردازد.

 

برای دانلود این مقاله با حجم 300 مگابایت کلیک کنید.

 

منبع: وبلاگ خاکیان ناسپاس

نگارنده متن فوق: مدیریت سایت همکلاس


+ نوشته شده در  ساعت ;  توسط www.gharebaneh.com;  | نظرات دیگران: نظر

متن کامل پیام نوروز 1388 رهبر معظّم انقلاب اسلامی«مدظلّه‌العالی» همزمان با حلول سال 1388 هجری شمسی خطاب به ملت ایران ایراد شد به شرح زیر می باشد:

                                            
حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظّم انقلاب اسلامی در پیامی به مناسبت آغاز سال نو، سال جدید را سالی مهم خواندند و با ابراز امیدواری درباره غلبه قدرت ایمانی ملت ایران بر همه حوادث و تحولات این سال، افزودند: با توجه به اهمیت "حیاتی و اساسیِ مصرف مدبرانه و عاقلانه منابع کشور"، سال جدید را در همه زمینه ها و امور، سال اصلاح الگوی مصرف می دانم.
ایشان، نزدیکی نوروز امسال را به ایام ولادت خاتم النبیین(ص) و امام جعفر صادق(ع)، باعث شرافت بیشتر عید نوروز دانستند و با تبریک این عید سعید به آحاد ملت عزیز ایران، هم میهنان خارج از کشور و ملتهایی که نوروز را گرامی می دارند، برای همگان سالی سرشار از نیکویی و سعادت آرزو کردند.
رهبر انقلاب اسلامی سال 87 را سالی پُر ماجرا خواندند و با اشاره به حوادث مهم داخلی و خارجی این سال خاطر نشان کردند: سال 87 با خبرهای خوش هسته ای که اثبات کننده توانایی ملت ایران و دانشمندان متبحر این سرزمین بود، آغاز شد و پرتاب ماهواره امید، ایران را در این سال در ردیف چند کشور صاحب این فناوری مهم قرار داد که این پیشرفتهای حقیقتاً شگفت آور، اَرج و اعتبار جدیدی برای ملت ایران به همراه آورده است.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به راه اندازی موقت و آزمایشی نیروگاه بوشهر افزودند: دنیا قانع شده است که راه پیشرفت هسته ای ملت ایران را نمی شود بست زیرا پیشرفتهای ایران در عرصه های مختلف علمی و غیر علمی، نشان دهنده بی اثر بودن تحریم هاست و اثبات می کند که ملت بزرگ ایران از درون می جوشد و رشد می‌کند و با اتکاء به جوانان پُر تلاش و سرافراز خود، تبلیغات و ترفندهای دشمنان را خنثی می‌نماید.
رهبر انقلاب اسلامی در این پیام نوروزی همچنین با اشاره به تشکیل مجلس هشتم و کارهای خوبی که مجلس و دولت با همکاری یکدیگر انجام داده اند افزودند: امیدواریم این همکاریها همچنان ادامه داشته باشد.
ایشان در زمینه مسائل اقتصادی به بحران عظیم اقتصادی جهان اشاره و خاطر نشان کردند: برغم این بحران بزرگ که از آمریکا شروع شد و طوفان سهمگینی در جهان ایجاد کرد و با وجود تحریمها، مسئولان کشور توانستند کشور و ملت را از افتادن در موج عظیم مشکلات ناشی از بحران جهانی تا حدود زیادی، دور نگه دارند که البته باید همچنان مراقب بود و تلاش کرد تا انشاءاله پیشرفتهای اقتصادی روزبروز شکوفاتر شود.
حضرت آیت الله خامنه ای از بروز نوآوریها و شکوفاییهای چشم گیر در سال 87 ابراز خرسندی کردند و افزودند: عمل به این شعار در مرحله مقدماتی خوب بوده است اما باید شعار نوآوری و شکوفایی را همچنان با جدیت پیگیری کنیم تا به فضل الهی، به نقطه ای که شایسته ملت ایران است برسیم.
ایشان همچنین در تشریح مسائل مهم جهانی در سال 87 ، علاوه بر بحران اقتصادی جهانی، به حمله ناکام 22 روزه رژیم صهیونیستی به غزه و مقاومت تحسین برانگیز مردم مظلوم فلسطین اشاره و تأکید کردند: شکست مفتضحانه صهیونیستها، این تجربه بسیار مهم را برای مردم دنیا به ارمغان آورد که می توانند در مقابل ستمگران بایستند و پیروز شوند.
رهبر انقلاب اسلامی سال جدید را سالی مهم دانستند و با اشاره به دعای حلول سال نو افزودند: تبدیل احوال ملت ایران به نیکوترین احوال، نیازمند توجه و لطف پروردگار است اما باید متوجه بود که جلب "لطف و رحمت الهی" به تلاش و همت آحاد مردم برای ایجاد تحول در زندگی شخصی و اجتماعی بستگی دارد.
ایشان در تشریح زمینه هایی که نیازمند تغییر و تحول جدی است به موضوع "اسرافهای شخصی و عمومی" و مصرف بی رویه منابع مختلف کشور اشاره کردند و افزودند: اسلام عزیز و همه عقلای عالم، بر این نکته تأکید می کنند که مصرف باید مدبرانه و عاقلانه مدیریت شود.
رهبر انقلاب اسلامی در پایان پیام نوروزی تأکید کردند: همه ما بخصوص مسئولان قوای سه گانه، شخصیتهای اجتماعی و آحاد مردم باید در سال جدید در مسیر تحقق این شعار "مهم، حیاتی و اساسی" یعنی"اصلاح الگوی مصرف در همه زمینه‌ها"، برنامه ریزی و حرکت کنیم تا با استفاده صحیح و مدبرانه از منابع کشور، مصداق برجسته ای از تبدیل احوال ملت به نیکوترین حالها، ظهور و بروز یابد.

 
صوت :برای شنیدن و دریافت  پیام نوروز 1388 رهبر معظّم انقلاب اسلامی«مدظلّه‌العالی»

نگارنده متن فوق: مدیریت سایت همکلاس
+ نوشته شده در  ساعت ;  توسط www.gharebaneh.com;  | نظرات دیگران: نظر

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >